Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی، محمدمهدی طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در نخستین همایش ملی حکمت اسلامی و علوم طبیعی که در سالن ابن‌سینا دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات برگزار شد، با ارائه سخنرانی با موضوع «حکمت و سیاست علم» گفت: هنگام سخن از حکمت، ذهن‌ها به سمت علوم انسانی معطوف می‌شود در صورتی که علوم پایه نیز در مقوله‌های مختلف نیازمند حکمت است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی با اشاره به نامه انیشتین به روزولت رئیس‌جمهور وقت آمریکا، اظهار داشت: انیشتین دردوم آگوست ۱۹۳۹ در نامه‌ای به روزولت اذعان می‌کند که برخی از دستاوردهای اخیر دو دانشمند شناخته‌شده به نام‌های «فرمی» و «زیلارد» حاکی از آن است که می‌توان از عنصر اورانیوم منبع انرژی مهم و جدیدی در آینده به وجود آورد که این موضوع نیازمند هوشیاری است، چرا که این دستاورد می‌تواند منجر به ساخت سلاح هسته‌ای شود. نتیجه این نامه و دستاورد علمی، ۱۴ هزار و ۵۷۰ سلاح هسته‌ای کنونی در دنیاست.

طهرانچی تصریح کرد: واقعیت این است که علم کشورها را توانمند کرده تا سلاح‌های اتمی ساخته و علیه دیگر کشورها به کار گیرند و سلاح‌های شیمیایی بسازند و علیه مردم استفاده کنند. ماحصل این دستاوردهای علمی، جان باختن ۵ هزار نفر از مردم حلبچه در استفاده از سلاح‌های شیمیایی بود.

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به کتاب «فراسوی اسپوتنیک» نوشته پروفسور «نیل» که مروری بر سیاست‌های علمی آمریکا در قرن ۲۰ و ۲۱ است، گفت: حادثه یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ نقطه عطفی بعد از دوران رقابت شوروی و آمریکا در مسابقه تسهیلاتی مبتنی بر پیشرفت علم است و پس از واقعه یازدهم سپتامبر، جنگ جهانی علیه تروریسم مطرح و آغاز شد. پروفسور «نیل» در این کتاب آورده که ما وارد دوران جدیدی از پیشرفت زیستی شده‌ایم که در آن همان پیشرفت‌هایی که می‌تواند سلامت را بهبود بخشیده و بیماری را درمان کند، ممکن است برای انجام اقدامات مرگبار مورد استفاده قرار گیرد. 

وی افزود: در کتاب «فراسوی اسپوتنیک» عنوان شده که «ورنون الرس» و «بیل گیتس» معتقدند اکنون به اسپوتینک دیگری نیاز است. نتیجه این سیاست‌های علمی، همه‌گیری ویروس کرونا بود که تاکنون منجر به مرگ بیش از ۶ میلیون و ۷۱۷ هزار انسان در سراسر جهان شده و در مواجهه با این ویروس، روسیه واکسنی ساخت که نام آن را اسپوتینک گذاشت و بدین ترتیب اسپوتینک دیگری که «ورنون الرس» و «بیل گیتس» بدان اشاره کرده بودند، به وجود آمد. 

عضو هیأت امنای دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به موضوع علم و دانشمندان علوم طبیعی، گفت: سؤال این است که حرکت دانشمندان علوم طبیعی در علم به کدام سمت است و مبادا ماحصل فعالیت‌ها و دستاوردهای علمی منجر به اتفاقاتی نظیر ساخت بمب اتم و شیوع ویروس کرونا شود. واقعیت این است که کنش در آزمایشگاه بخشی از تلاش دانشمندان است اما جهت‌گیری علم در اختیار دانشمندان نیست. در این زمینه، در کتاب «فراسوی اسپوتنیک» تأکید شده که باید یک تفاوت مهم بین خلق دانش و استفاده از دانش برای مقاصد قائل شد. اگر اهمیت علم و فناوری برای پیشرفت تمدن را مفروض بدانیم، این پرسش مطرح است که آیا سیاست‌های ملی به نحو بهینه‌ای ساختار یافته‌اند تا پیشرفت‌ها را توسعه داده و از کاربردهای علیه بشریت جلوگیری کند.

طهرانچی خاطرنشان کرد: آنچه اکنون وجود دارد، سیاست علم آمریکا بعد از جنگ جهانی است. علم برای پیشرفت بشر و تمدن لازم است و در این موضوع شکی نیست اما آنچه وجود دارد، برای علم نیست بلکه سیاست علمی است. به عنوان نمونه؛ نامه انیشتین به روزولت سیاست علم بود، اما کاری که «فرمی» و «زیلارد» انجام دادند، فعالیت علمی بود که جهت‌گیری آن توسط سیاستمداران تغییر کرد. بنابراین اکنون بحث بر سر سیاست علم مهم‌تر از علم شده است.

وی با اشاره به دستاوردهای علم و کاربرد آن، گفت: غرب در موضوع کاربرد علم، مبحث «ارزش» را مطرح کرده که «علم» خود را براساس ارزش‌های تعریف‌شده، تنظیم می‌کند. بنابراین دیگر دوران حرکت خودبخودی علم به پایان رسیده و پس از جنگ جهانی دوم، حرکت ارادی دولت‌ها علم را جهت‌دهی می‌کند و دانشمندان در حلقه دوم قرار دارند. 

طهرانچی با بیان اینکه در مدل حکمرانی غرب، حکمرانی با سیاست عمومی و علم با سیاست علمی پیش می‌رود، اظهار داشت: حکمرانی شامل آینده‌نگاری، سناریونگاری، سیاست‌پژوهی، سیاست‌گذاری و قانون‌گذاری است. 

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی خاطرنشان کرد: برخی از مهمترین خصوصیات سیاست‌پژوهشی، «چندبعدی بودن محور تحقیق»، «اعمال رویکرد تجربی استقرایی در تحقیق»، «تمرکز بر متغیرهای انعطاف‌پذیر»، «پاسخگویی به بهره‌برداران تحقیق» و «گنجاندن صریح ارزش‌ها در فرآیند تحقیق» است. اما واقعیت این است که مسیر سیاست‌گذاری در غرب که هدف نهایی آن شکل‌گیری ارزش‌هاست، به خطا رفته و این رویکرد، زندگی مردم را تحت‌الشعاع قرار داده است.

وی با بیان اینکه علم مؤید سیاست، متأثر از سیاست و در دست سیاستمداران است، گفت: سیاست علم و علم دو مقوله جدا از هم هستند چرا که سیاست علم را سیاست‌گذاران تدبیر می‌کنند اما علم را دانشمندان به وجود می‌آورند. به همین دلیل مطالبه جامعه که شامل موضوعاتی همچون اشتغال، اقتصاد، رفاه، امنیت و سلامت است، با برنامه دانشمندان که به دنبال تحقیق و پژوهش مسئله‌محور هستند و آنچه سیاستمداران دنبال می‌کنند، متفاوت است.

طهرانچی ادامه داد: حکمرانی منجر به سیاست عمومی می‌شود که یکی از شئون آن، سیاست علم است و اکنون همه دانشمندان دنیا خواسته و ناخواسته، در این عرصه یک سرباز هستند و آنها را ساختارها و فراساختارها حمایت می‌کنند.در این خصوص «فلیپ گریفت» می‌گوید: «علم به شکل ایده‌آل مستقل از ارزش‌ها و عینی است و سیاست علم دغدغه انگیزه‌ها و محیط اکتشاف و نوآوری را دارد. براساس واقعیت، باید گفت سیاست علم بسیار مشهود مبتنی بر ارزش‌ها و گشوده به سمت مباحث عمومی جامعه است.» علم مستقل از ارزش‌هاست اما سیاست علم مبتنی بر ارزش‌هاست. پس جهت علم را سیاست علم تعیین می‌کند و به همین دلیل اکنون در غرب بین علم و کلیسا در جهت‌گیری بحث‌های زیستی و اجتماعی چالش‌های جدی و منازعات داغ به وجود آمده است.

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی اظهار داشت: پرواضح است که دیگر دانشمندان آزمایشگاه‌ها را نمی‌سازند بلکه دولت‌ها این کار را انجام می‌دهند و ژورنال‌ها هستند.که مقالات علمی را منتشر می‌کنند. بنابراین دانشمندان به خواست اجتماع دیگر کار می‌کنند و مقبولیت خود را تحت عناوینی ازجمله ISI و اسکوپوس به دست می‌آورند. پرسش این است که آیا مدلی برای خروج از وضعیت کنونی جهان وجود دارد. پاسخ مثبت است و ما باید با رجوع به قرآن برای زندگی اجتماعی خود مدل داشته باشیم. 

عضو هیأت امنای دانشگاه آزاد اسلامی خاطرنشان کرد: مقام معظم رهبری می‌فرمایند «تحول صحیح احتیاج دارد به پشتوانه‌ فکری؛ یعنی هر حرکت بی‌پشتوانه فکری را نمی‌شود تحول دانست. بعضی از حرکت‌های سبک و سطحی را نمی‌شود به حساب تحول گذاشت؛ تحول پشتوانه فکری می‌خواهد، ما بایستی از دارایی‌های معنوی‌مان در این زمینه استفاده کنیم که عبارت است از احکام اسلام و مقررات اسلامی و آیات کریمه‌ قرآن و کلمات اهل‌بیت (علیهم السلام)؛ از اینها باید استفاده کنیم و بر اساس اینها باید تحول ایجاد بکنیم.» 

طهرانچی با بیان اینکه قرآن کتاب هدایت است، گفت: قرآن کتاب علم و تاریخ نیست اما علم و تاریخ به نیکی در آن بیان شده و اشارات جدی به پدیده‌های انسانی، اجتماعی و طبیعی در آن وجود دارد. قرآن دارای گزاره‌های سبک زندگی ساز و درهم تنیدگی حکمرانی و سبک زندگی است و کتابی است که تحول فرهنگی علمی تمدن‌ساز را بشر با آن تجربه کرده است. 

وی با بیان اینکه تحول در نگاه به علم دارای چیستی، چرایی و چگونگی است، اظهار داشت: منطقه اصلی منازعه در پایه بحث یعنی سیاست‌گذاری، آینده‌نگاری و سنت و قواعد حاکم است. برای درک این موضوع باید گفت نظریه‌های علمی متعلق به افراد و دانشمندان است اما کدام نظریه باید مورد پذیرش قرار گیرد؟ ما در قرآن سنت‌ها و قواعد حاکم در خلقت را داریم و این موضوع شرط لازم برای پذیرش نظریه است که می‌تواند در کنار شرط کافی که همان موضوعات مربوط به سادگی نظریه، اقبال دانشمندان است، قرار گیرد.

طهرانچی درادامه به سوره مبارکه روم اشاره کرد و افزود: در زمان پیامبر مکرم اسلام (ص) که قرآن نازل شد، روم میراث‌دار یونان و دارای حاکمیت تمدنی بود و خداوند در این سوریه می‌فرماید روم شکست خورده و پیروز می‌شود و خبر از رفتن و آمدن تمدن‌هاست اما در آیه ۶۰ این سوره آمده است که این تمدن‌ها می‌آیند و می‌روند اما وعده خداوند قطعی است که مؤمنان می‌آیند و حکومتی دینی تشکیل می‌دهند و دین را حاکم می‌کنند. 

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی گفت: جایی که بحث درباره تمدن روم است، خداوند می‌فرماید «یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ». در مقابل این گروه که ظاهر دنیا را می‌بینند و از آخرت غافل هستند، گروهی قرار دارند که «أُوتُوا الْعِلْمَ وَ الْإِیمانَ» هستند و علم و ایمان را توأمان دارند. این افراد مقهور عمران و آبادانی نمی‌شوند. غرب الاهیت و خالقیت خداوند را پذیرفته اما از ربوبیت و آخرت غافل است و ارتباط آنها با انفس و آفاق که آیات الهی هستند، قطع است و خداوند آنها خدای ساعت‌ساز است که کاری با اداره خلقت ندارد اما از نظر ما مسلمانان؛ باید به سمع و ابصار و افئده توجه داشت چرا که ابصار به تنهایی راهی به خداوند ندارد و باید تعقل و فراگیری مدنظر باشد.

وی با بیان اینکه خداوند عالم را مسخر انسان قرار داده است، گفت: اینکه چگونه علم را رهبری کنیم، مهم است چرا که در طول تاریخ تمدن‌های زیادی حکمرانی داشتند اما علمشان نتوانست بشر را به سعادت برساند. درست است که خداوند اجازه دست‌ورزی را به انسان داده اما انسان در خلقت الهی به وجود آورده است و زیست‌شناسان و برخی دانشمندان تابع امر شیطان بوده و در خلقت خداوند تغییر ایجاد کرده‌اند. این موضوع حاکی از فقر ارزش‌هاست؛ همانطور که اخیراً شاهد ازدواج رئیس کنست رژیم صهیونیستی با هم‌جنس خود بودیم که با تغییرات ژنتیکی و بیولوژیکی، صاحب فرزند شدند. سیاست‌گذاری که مد نظر ماست، در قرآن تحت عنوان تبیین و «وَ یُبَیِنُ اللَهُ لَکُمُ الْآیاتِ وَ اللَهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ» آمده است. بنابراین ما با دو گزاره علم و حکمت مواجه هستیم. 

وی با اشاره به اهمیت توجه به علم و پژوهش گفت: مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی تأکید فرموده‌اند که «دانش،‌ آشکارترین وسیله عزت و قدرت یک کشور است. روی دیگر دانایی، توانایی است. دنیای غرب به برکت دانش خود بود که توانست برای خود ثروت و نفوذ و قدرت دویست‌ساله فراهم کند و با وجود تهیدستی در بنیان‌های اخلاقی و اعتقادی، با تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع عقب‌مانده از کاروان علم، اختیار سیاست و اقتصاد آنها را به دست گیرد.» ایشان همچنین می‌فرمایند «یکی از چیزهایی که حیات طیبه را تأمین می‌کند، پیش‌رانی در علم و تمدن جهانی است. یک ملتی بتواند در مجموعه‌ دانش جهانی و مدنیت جهانی، حالت پیش‌ران داشته باشد و جلو ببرد؛ برای ارتقای کل بشریت، یک نردبان جدیدی را جلوی پای بشریت بگذارد؛ این یکی از اجزای حیات طیبه است. غربی‌ها این‌جور نیستند؛ بله، پیشرفت‌های مادی زیاد آوردند، در این زمینه‌ها حرف‌های جدید زدند، هنوز هم دارند می‌زنند، منتها این را همراه کردند با چیزی که سقوط از این نردبان در آن حتمی است؛ بله، نردبان را جلوی پای بشر می‌گذارند منتها کاری می‌کنند که از این نردبان حتماً بشر سقوط خواهد کرد؛ اخلاق را فاسد می‌کنند.»

عضو هیأت امنای دانشگاه آزاد اسلامی خاطرنشان کرد: کارکرد علم و فناوری، جهت‌دار است. باید فناوری و جهت آن برای منافع مردم باشد. برخلاف آنچه در غرب ارزش را مجموعه کنش‌های موردپسند اجتماع می‌داند، ما می‌گوییم حکمت جای ارزش قرار می‌گیرد که مجموعه کنش‌های انسانی است که از سوی خداوند ارزش‌گذاری می‌شود.

طهرانچی با تأکید بر اینکه بشر نیازمند حیات طیبه است، گفت: حیات طیبه جز از طریق پیشرانی در علم و فناوری حاصل نمی‌شود اما علم و فناوری نیازمند جهت‌گیری و سیاست علمی است و سیاست علم برمبنای ارزش‌های انسانی ختم به اینجا شد. چاره‌ای نیست مگر اینکه دانشمندان سیاست علم مبتنی بر حکمت داشته باشند تا به سرمنزل مقصود برسند. 

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: واحد علوم و تحقیقات رئیس دانشگاه آزاد اسلامی علم و فناوری سیاست گذاری سیاست علم ارزش هاست حیات طیبه جهت گیری اما علم ارزش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۲۸۵۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

الگوی مهاجرت دانشمندان در جهان چیست؟ / فاصله جغرافیایی کم‌تر؛ احتمال انتقال دانش بیشتر

به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ دانشمندان و محققان معمولا برای پیشرفت شغلی و تحقیقات خود مبادرت به مهاجرت به کشورهای دیگر می‌کنند. مطالعه روی این جابه‌جایی‌ها در سراسر مرزها کار دشواری است و تا همین اواخر عمدتا در حیطه مطالعات موردی و نظرسنجی بوده است. اما با افزایش داده‌های منتشر شده که به طور غیرمستقیم ردپای دانشمندان را به تصویر می‌کشد، به محققان سیاستگذاری و اطلاع‌رسانی فرصت جدیدی برای ترسیم جابه‌جایی‌های جهانی دانشمندان می‌دهد.

درک جریان جابه‌جایی دانشمندان، ردیابی جایی که آنها آموزش دیده‌اند، کشوری که به آنجا مهاجرت کرده‌اند و ربط آنها به رشته‌ای که در آن فعالیت می‌کنند و نوع دانشگاه تحقیقاتی که در آن استخدام می‌شوند، برای سیاست علم و مهاجرت امری بسیار مهم است.

شواهد 2 دهه گذشته نشان می‌دهد که الگوهای گسترده‌تری پیرامون جهانی شدن در حال تغییر هستند که به طور خاص از نظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به هم پیوسته هستند، زیرا جریان‌های ایده و جابه‌جایی دانشمندان و کلا مردم نه تنها از کشوری به کشور دیگر، بلکه از قاره‌ای به قاره دیگر اتفاق می‌افتد. با این حال تفاوت‌های اساسی بین نوع جابه‌جایی دانشمندانی که از اروپا به آسیا مهاجرت می‌کنند یا آنهایی که از آسیا به اروپا مهاجرت می‌کنند، وجود دارد. درک این پویایی هم از نظر مطالعات علمی و هم از منظر سیاست علمی مهم است. به عنوان مثال، جابه‌جایی دانشمندان بین مناطق فراملی می‌تواند پیوندها با یک جامعه تحقیقاتی ملی را تا حد زیادی تضعیف کند. این به طور بالقوه اثرات منفی فرار مغزها را رد می‌کند و در عوض می‌تواند انتقال دانش مثبت را تقویت کند، چیزی که برخی از محققان آن را «گردش مغز» نامیده‌اند.

در مقاله‌ای که در ماه اوت 2020 در مجله «ساینس دایرکت» منتشر شده، محققان از داده‌های ORCID استفاده کردند. ارکید یا شناسه آزاد پژوهشگران و نویسندگان/مشارکت‌کنندگان برای شناسایی منحصر به‌فرد دانشمندان و دیگر نویسندگان دانشگاهی است. در واقع، ارکید یک سازمان غیرانتفاعی، برای شناسایی همه کسانی است که در تحقیقات، دانش و نوآوری مشارکت می‌کنند، به صورت یکتا شناسایی می‌شود و بین فعالیت‌های علمی آنها با شناسه‌شان ارتباط برقرار می‌کند. این داده‌ها شامل تحصیلات دانشمندان از جمله مدرک تحصیلی، موسسه اعطا کننده مدرک، تاریخ اعطای مدرک، جزئیات شغلی آنها شامل همه سمت‌های پس از دکتری و همچنین کتاب‌شناختی شامل عناوین انتشارات، تاریخ انتشار و نام مجلات مقالات و کتاب‌هایی است که دانشمندان منتشر می‌کنند. بنابراین، داده‌های ارکید می‌تواند فاکتورهایی چون پیشرفت شغلی را برای ترسیم مشاغل و جابه‌جایی جغرافیایی دانشمندان ارائه دهد. از آنجا که می‌توان نقطه شروع جغرافیایی مشاغل علمی دانشمندان را در زمان شناسایی کرد، می‌توان روندهای جغرافیایی را با وضوح بالاتری نسبت به پایگاه‌های داده سنتی کشف کرد.

محققان این مقاله روی 116 هزار و 400 دانشمندی تمرکز کرده‌اند که دارای مدرک دکتری هستند و بین سال‌های 1980 تا 2010 پس از دریافت مدرک دکتری خود حداقل در یک موسسه علمی استخدام شده‌اند. آنها سپس مهاجرت دانشمندان را به سه دسته کوچ داخلی (یعنی در داخل همان کشوری که تحصیل کرده‌اند)، مهاجرت منطقه‌ای (یعنی به یک کشور در همان منطقه) و مهاجرت جهانی (به یک منطقه یا قاره دیگر) تقسیم کردند.

این رویکرد درک بسیار عمیق‌تری از مهاجرت ارائه می‌کند، زیرا گردش دانشمندان مثلاً فرار مغزها و دستاوردهای مغزها (brain drains and brain gains) نه فقط مهاجرت آنها را در سطح بین‌المللی نشان می‌دهد، بلکه به طور ویژه روابط جغرافیایی، سیاسی یا اجتماعی بین جایی که دانشمندان ترک کرده‌اند و جایی که به عنوان مقصد مهاجرت انتخاب کرده‌اند را نشان می‌دهد.

محققان این مقاله می‌گویند: ما متوجه شدیم که مهاجرت بین کشورها از دهه 1980 نسبت به مهاجرت در داخل کشورها راکد مانده است. با این حال، دانشمندانی که در سطح بین‌المللی حرکت می‌کنند، نه تنها به طور فزاینده‌ای در همان منطقه مهاجرت می‌کنند، بلکه به طور مکرر و به مسافت‌های کوتاه‌تر نیز سفر می‌کنند.

مهاجرت علمی نیروی کار و انواع آن

دانشمندان به دنبال کمک مالی، پیدا کردن تیم‌های تحقیقاتی نخبه و اعتبار از یک کشور به کشور دیگر نقل مکان می‌کنند و این امر تا حدود زیادی به رشته‌های خاص بستگی دارد. این تاثیر به ویژه در میان پراستنادترین محققان جهان که به طور سیستماتیک و دسته جمعی به کشورهایی با سرمایه گذاری‌های تحقیق و توسعه بالا مهاجرت می‌کنند، بسیار دیده می‌شود. البته کیفیت زندگی و نگرانی‌های خانوادگی نیز تا حد زیادی در تصمیم گیری‌های مهاجرت موثر است. برای مثال، بسیاری از دانشمندان و به ویژه بسیاری از زنان تمایلی به مهاجرت فرزندان نوجوان خود به خاطر فرصت‌های شغلی در خارج از کشور ندارند.

نکته دیگری که محققان این مقاله ساینس دایرکت بیان می‌کنند، این است که معمولا دانشمندان با مهارت بالا، وعده‌های رشد اقتصادی، نوآوری و توسعه را از کشورهای مقصد خود دریافت می‌کنند. زیرا هر چه جامعه علمی یک کشور در همکاری‌های بین‌المللی بیشتر مشارکت داشته باشد و مهاجرت بیشتری در میان دانشمندان آن کشور وجود داشته باشد، تأثیر کار علمی آن کشور بیشتر می‌شود.

افزایش مهاجرت علمی به طور نامتناسبی به نفع کشورهایی است که از قبل دارای جوامع علمی بزرگ و با بودجه کافی هستند. نگرانی ناشی از به دست آوردن مزایای مرتبط با مهاجران با مهارت بالا - یا از دست دادن این مزایا در هنگام خروج - از پایان جنگ جهانی دوم منجر به بحث‌های سیاستی و تحقیقات سیاسی در سطح بالا شده است.

چشم‌انداز در حال تغییر مهاجرت علمی جهانی

یکی از محورهای این بحث، تغییر موازنه قدرت در جامعه علمی جهانی است؛ آن هم با تسلط طولانی مدت آمریکا به طور فزاینده‌ای توسط اروپای منسجم و اقتصادهای رو به رشد در آسیا مثل چین، کره جنوبی و هند به چالش کشیده می‌شود. اگرچه آمریکا در جذب محققان پربار و کارآمد از خارج از کشور موفق است، اما در مقایسه با 20 سال پیش، سهم کمتری از تحقیقات پیشگامانه را در سراسر جهان تولید می‌کند. در واقع، در طول مدت زمان مشابه، بسیاری از کشورهای آسیایی مانند چین و کره جنوبی خود را در زمره تأثیرگذارترین کشورها در علم و مهندسی قرار داده‌اند و از نظر تعداد مقالات تولید شده و تولید تعداد فزاینده‌ای از تحقیقات با استناد بالا پس از آمریکا در رتبه دوم قرار دارند. برای دانشمندان کشورهایی چون برزیل، هند و روسیه، یکی از عوامل محدود کننده اصلی در آسیا مانع زبانی است و دید بسیاری از تحقیقات آنها را محدود می‌کند.

تأثیر مهاجرت توسط خود دانشمندان نیز احساس می‌شود. دانشمندانی که مهاجرت می‌کنند پراستنادتر هستند، دانشمندانی که آمریکای شمالی را ترک می‌کنند به طور متوسط 10 درصد استناد بیشتری به دست می‌آورند و همکارانی که به خارج از اروپای شرقی مهاجرت می‌کنند، 170 درصد بیشتر به دست می‌آورند.علاوه بر این، مهاجرت همکاری‌های علمی بین‌المللی بیشتری را به همراه دارد. به نظر می‌رسد این امر به جای افزایش اعتبار، نتیجه داشتن یک شبکه اجتماعی گسترده‌تر باشد، زیرا اندازه شبکه تحقیقاتی بین‌المللی برای دانشمندان مهاجر بزرگ‌تر از دانشمندان غیر مهاجر است.

بیشتر بخوانید: محقق در 2 دانشگاه آمریکا: نفس مهاجرت خوب است؛ به شرطی که شرایط برگشت وجود داشته باشد

علاوه بر این، دانشمندانی که به دانشگاه‌های نخبه‌تر مهاجرت می‌کنند، عملکرد بهتری نسبت به کسانی ندارند که این کار را انجام نمی‌دهند؛ اگرچه در هنگام رفتن به دانشگاه کمتر نخبه، افت جزئی در عملکرد علمی وجود دارد. افزایش بهره‌وری ناشی از مهاجرت در آن سوی مرزها برای یک فرصت شغلی جدید می‌تواند به زمان نیاز داشته باشد.

گردش منطقه‌ای در مهاجرت جهانی

مرزهای جغرافیایی در مورد نیروی کار و محصولات در حال از بین رفتن است، زیرا اقتصادهای سراسر جهان خود را به سمت تجارت آزاد و تولید و توزیع اطلاعات در طول چند دهه گذشته سوق داده‌اند. این اغلب به عنوان نشانه‌ای از جهانی شدن اقتصاد جهانی تلقی می‌شود. شواهد نسبتاً مبهم است. به عنوان مثال، در همین دوره، اقتصاد جهانی در سطح منطقه‌ای به هم پیوسته‌تر شده است، حتی زمانی که در سراسر جهان ارتباط متراکم‌تری پیدا کرده است. بنابراین، اقتصاد جهانی، شاید به طور غیر شهودی، به طور همزمان جهانی‌تر و منطقه‌ای‌تر می‌شود.

این موضوع به طور خاص برای مهاجرت نیز صادق بوده است. شبکه جهانی مهاجرت در چند دهه گذشته به ویژه با ظهور کشورهای مقصد جدید در خارج از آمریکای شمالی و اروپا، بیشتر به هم مرتبط شده است. در عوض، بزرگ‌ترین تغییرات در سطح منطقه‌ای رخ داده است، به طوری که اروپا، آفریقا و آسیای شرقی هر کدام در طول یک دوره زمانی بیشتر به صورت منطقه‌ای در هم تنیده شده‌اند. منطقه‌بندی در مقیاس‌های کوچک‌تر نیز عمل کرده است، زیرا الگوهای واضحی در اروپای مرکزی، غربی و شمالی در شبکه مهاجرت پدیدار شده‌اند.

مطالعات نشان می‌دهد که کشورهایی که بیشتر به روی علم باز هستند - یعنی کشورهایی که بیشترین همکاری‌های بین‌المللی و بیشترین مهاجرت را در بین دانشمندان خود دارند - همچنین از تولید تأثیرگذارترین تحقیقات علمی سود می‌برند. ولی با این حال، احتمال همکاری بین هر 2 دانشمند هنوز به فاصله فیزیکی حساس است و احتمال بازگشت به کشور پس از مهاجرت با همان پیوندهای مشترک افزایش می‌یابد. در نتیجه می‌توان گفت که مزایا و هزینه‌های مرتبط با مهاجرت به مسافت طی شده بستگی دارد. به طور خاص، مهاجرت منطقه‌ای ممکن است برای کشورهایی که از «فرار مغزها» رنج می‌برند مضر نباشد، زیرا انتقال دانش ناشی مهاجرتی که فاصله بین کشور فرستنده و پذیرنده کم باشد، محتمل‌تر است؛ یعنی احتمال برگشت نخبه‌هایی که مهاجرت منطقه‌ای کرده‌اند، بیشتر است.

البته ناگفته نماند که این مورد همیشه هم صادق نیست. زیرا برخی کشورها از جمله کشورهای اروپایی وجود دارند که هزینه‌های هنگفتی را برای مهاجرت دانشمندان خود می‌پردازند و برای اینکه آنها را دوباره به کشور برگردانند، مزایای بسیاری برایشان قائل می‌شوند. علاوه براین، محققان علاقه‌مند به وضعیت علم جهانی به کاهش هژمونی یا سلطه‌گری آمریکا و اهمیت فزاینده مراکز تحقیقاتی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین هستند، روشی مشابه را در پیش می‌گیرند.

به طور کلی، هدف از این مقاله ارائه برخی از اولین آمارهای توصیفی مربوط به نحوه مهاجرت دانشمندان در سطح بین‌المللی است. یعنی چه تعداد از کسانی که از طریق مرزها مهاجرت می‌کنند در مقایسه با کشورهای دور به یک کشور نزدیک می‌روند؟ این میزان در سراسر جهان چگونه متفاوت است و در طول زمان چگونه تغییر می‌کند؟

پاسخ به این سوالات از این رو حائز اهمیت است که شور و نشاط یک جامعه تحقیقاتی ملی به نزدیکی دانشمندانش بستگی دارد، زیرا دانشمندان نزدیک به کشورشان نسبت به دانشمندانی که دورتر هستند، همکاری‌های بیشتری در حوزه تحقیقات با کشور خود دارند.

انتهای پیام/

نسترن صائبی صفت کد خبر: 1229172 برچسب‌ها آموزش عالی

دیگر خبرها

  • الگوی مهاجرت دانشمندان در جهان چیست؟ / فاصله جغرافیایی کم‌تر؛ احتمال انتقال دانش بیشتر
  • معلمِ متفکر
  • دانشمندان جوان این مرز و بوم زمینه ساز پیشرفت های علمی شده اند
  • حرکت علمی باید همراه با روح تمدنی انقلاب اسلامی باشد
  • وعده صادق نتیجه همکاری جریان‌های علمی و دفاعی کشور بود
  • دستاوردهای عملیات‌ وعده صادق ‌در عرصه علم و فناوری چه بود؟
  • افزایش تعداد دانشمندان بین المللی ۱ یا ۲ درصد
  • روح تمدنی انقلاب اسلامی در مباحث علمی جاری شود
  • توسعه همه جانبه مناسبات با آفریقا از اولویت‌های سیاست خارجی ایران است
  • جعل نام خلیج‌فارس کار انگلیسی‌هاست